اپیزود۱۳-فصل اول-وابستگی به یار تمرینی(لاغری با ذهن)
پادکست شماره ۱۳ را از اینجا دانلود کنید
به نام خالق رودخانه های زندگی بخش
سلام مسعود پورتیموری اینجا همیار اسپورت هست و صدای من رو از اپیزود شماره ۱۳ (وابستگی به یار تمرینی) فصل اول رایگان دوره لاغری با ذهن میشنوید.
امیدوارم از هرکجای این کره خاکی با ما همراه هستید حال دلتون خوب باشه و آگاهی این قسمت بتونه بهتون کمک کنه کیفیت زندگی خودتون رو ارتقاء بدید.
امروز میخوایم در رابطه با وابستگی به یار تمرینی و مفهوم وابستگی با هم صحبت کنیم.
- خیلی از ماها تا یه پایه برای انجام کار نداشته باشیم هرگز اون رو انجام نمیدیم.
- تا یکی نباشه باشگاه نمیریم
- تا یکی نباشه دوچرخه سواری نمیکنیم
- تا یکی نباشه پیاده روی نمیریم
- حتما باید بکی در هرکاری که میخوایم انجام بدیم همراهمون باشه.
- ورزش کردن رو که اصلا نگو دیگه ، ورزش اصلا تنهایی قابل اجرا نیست.
داستان وابستگی بنظرم یکی از مهمترین مسائلی هست که ما باید یکبار برای همیشه حلش کنیم.
یک بار برای همیشه بفهمیمش ، درکش کنیم و سعی کنیم اون رو کمرنگ کنیم تا بتونیم واقعا در مسیری که انتخاب کردیم و حالمون رو خوب میکنه بتونیم ثابت قدم باشیم و ادامه بدیم.
ببینید همه اون کسائی که موفق هستن و بدن های خوبی از نظر سلامتی و فیتنس دارن ، همشون تنهایی تمرین میکنن و وابسته به هیچ نفر دومی برای ورزش نیستن.
حتی افراد مسنی که میرن توی پارک و نرمش و پیاده روی میکنن هم خیلی خوب میدونن که باید هرروز اینکار رو انجام بدن و اون رو گره نمیزنن به حضور دیگری.
چه اونی که میره توی پارک قدم میزنه ، چه اونی که هرروز تمرین میکنه با هدف سکوی المپیک ، همگی به خوبی میدونن که اگر حال خوب خودشونو که با ورزش کردن و گام برداشتن به سمت اهدافشون به دست میاد ، بخوان به شخص دیگری گره بزنن ، یعنی اون شخص باید باشه تا این آدم تمرین کنه. اتفاقی که میافته اینه که اون آدم حال خوب شمارو بر میداره و با خودش میبره.
همه ما بارها و بارها این رو تجربه کردیم ، اصلا این یه قانونه ، شما به محضی که وارد مدار وابستگی بشی ، یه اتفاقی میافته که اون آدم یا اون چیز که بهش وابسته شدی ازت دور تر میشه.
آره داشتم میگفتم هممون تجربه کردیم که یه مدتی تلاش کردیم بریم باشگاه و ورزش کنیم ، با دوستی قول و قرار گذاشتیم تا بریم باشگاه و ورزش کنیم ، مثلا گفتیم خب من میخوام هرروز ساعت ۴عصر برم باشگاه ، تو هم میایی؟
اونم میگه آره بزن بریم ، همه چیز تا یه مدتی خوبه و بعد از یه مدتی میبینیم که یکی از دو نفر یا حتی هر دو نفرشون به طرز عجیبی باشگاه رفتن رو کنار میذارن.
حالا یا اتفاقی براشون میافته یا مریض میشن یا ازدواج میکنن ، یا همسشرون اجازه نمیده یا شرایط کاری نمیذاره یا هر دلیل دیگه ای ، دلیل اصلا مهم نیست.
پادکست شماره ۱۳ را از اینجا دانلود کنید
مهم اینه که اون قراره هرروز تمرین کردنه ، اون ورزش کردنی که من روی اوون فرد حساب کرده بودم خراب میشه و منم با خودم میگم خوب ، اون رفیقم که کار براش پیش اومد نمیتونه بیاد ، دیگه بدون اون حال نمیده منم نمیرم.
چرا آخه باید ما اونقدر اعتماد به نفس و جسارت نداشته باشیم که خودمون استارت بزنیم به تنهایی؟
چرا نباید بتونیم تنهایی از زندگی لذت ببریم؟
من نمیگم تنهایی برید همه کارهاتونو بکنید ها ، خیر اصلا اینطوری نیست ، اتفاقا انسان اجتماعی آفریده شده و اگر جامعه و ارتباط رو ازش بگیری میپوسه.
منظورم اینه که چرا نمیتونیم خودمون تنهایی و بدون اینکه نسبت به حضور دیگری حساس باشیم ، کاری رو انجام بدیم و به نتیجه برسونیم؟
چرا وابسته میشیم به حضور دیگری برای انجام کاری؟
آقا من :
- باشگاهمو میرم
- من ورزشمو میکنم
- من کوهنوردیمو میرم
- من شنا ، پیاده روی و هر ورزش دیگه ای رو که حس میکنم حالمو خوب میکنه انجام میدم
ولی بدون اینکه وابسته باشم به اینکه دوستا و رفیقام باهام میان یا نه.
بدون اینکه بخوام حضور شخص دومی رو دلیل برای حال خوبم قرار بدم.
ببینید ما آدمها دارای ژنتیک ها و انرژی ها و خلق و خو ها و احساسات متفاوتی هستیم ، حتی انگیزه های ما با عزیزترین کس زندگیمون متفاوت هست ، نباید توقع داشته باشیم اون آدم بتونه پا به پای من تلاش کنه ، پا به پای من ورزش کنه و پا به پای من بیاد جلو و از زندگی اونطوری که من لذت میبرم لذت ببره.
کافیه من تصمیم بگیرم به کوهنوردی ، چون حالمو خوب میکنه ، خب قرار نیست همسر من باهام بیاد ، تا به من خوش بگذره ، من میتونم برم توی یک گروه کوهنوردی عضو بشم و هرازگاهی با یه تیم پر از آدمهایی که مثل من عاشق این کار هستن برم کوهنوردی کنم ، هم از حمایت تیم برخوردارم ، هم با کلی آدم جدید آشنا میشم و هم به علاقه ام رسیدم.
هیچ وابستگی و اجباری هم در رابطه با حضور شریک عاطفی ام ندارم.
اگر تشویق شد و اومد که دمش گرم از بودن باهاش لذت میبرم.
اگرم نتونست ، خب من قادر هستم که این فرعی از زندگی رو با حال خوب طی کنم.
بدون اینکه به بودن یا نبودن کسی در اون کاری که من میخوام ازش لذت ببرم وابسته بشم.
تا حالا فکر کردین چرا آدمها وابسته سیگار کشیدن و دخانیات و اعتیاد میشن . این آدما که از روز اول با ۱۰۰۰ واحد از اون ماده مخدر شروع نکردن که .
این آدمها روز اول با یه دونه کام گرفتن شروع کردن ، بعد کام بعدی ، بعدی تا مثلا یه نخ سیگار تموم شده.
بعد سیگار بعدی ، سیگار بعدی ، بعدی ، بعد پاکت روی پاکت ، بعد سیگار سنگین تر ، بعد مخدر سنگین تر ، همینطوری ادامه دادند و دادند و دادند تا بالاخره رسیدن به یه جایی که تبدیل شده به یه فرد معتاد تابلو کارتن خواب.
و این مثال قشنگ قانون وابستگی رو نشون میده که من یه خلعی در خودم حس میکنم و سعی میکنم اون خلع رو با یه چیز غلطی پر کنم.
به جای اینکه روی اعتماد به نفس ، روی قدرت و روی باورهای صحیح و روی مسیرهای درست متمرکز بشم برای اینکه اون خلع رو پر کنم شروع میکنم به سیگار پشت سیگار روشن کردن و میبینیم که هی اون خلعه اون چاهه عمیق تر میشه و فرد هرچقدر تلاش میکنه تا بیشتر اون خلع رو پر کنه بیشتر در گل فرو میره به سمت نابودی.
در رابطه با خوردن و چاق شدن هم همینه ، همه آدمهایی که چاقی بیش از اندازه دارن شما برو پرس و جو کن ته توی قضیه رو در بیار میفهمی که طرف به شیرینی اعتیاد داره.
به قند اعتیاد داره ، اگر قند نخوره حالش خوب نیست.
متهم ردیف یک چاقی قندها و کربوهیدراتها هستن که فرد بهشون اعتیاد پیدا میکنه.
حالا این اعتیاد به جای اینکه اصولی درمان بشه ، به جای اینکه من بیام اعماق ضمیر ناخوداگاهمو کندوکاو کنم تا اون احساس خلع رو پیدا کنم و براش راه حل بدم ، به جاش راه آسون تر رو انتخاب میکنم ، اعتیاد.
مهم نیست این اعتیاده به سیگار باشه یا مشروب یا قند ، مهم اینه که تا زمانی که من به اون ماده یا اون شخص وابسته باشم اون وابستگی از من دور و دورتر میشه و من هرروز مجبور میشم بیشتر بخورم و بیشتر بکشم و بیشتر هورمون پاداش دوپامین برای حال خوب موقت تولید کنم.
چرا؟
چون حالم خوب نیست.
تا اینجا همه حرفمون این بود که اگر ورزش کردن رو به حضور دیگری وابسته کنی ، نه خودت ورزش میکنی و نه اون و این مسیر همیشگی ادامه نخواهد داشت.
بالاخره دوست شما که تا آخر عمر نمیتونه با شما ورزش کنه که !
شما اگر میخوای ورزش کردن به بخشی از عادات روزانه زندگی ات تبدیل بشه باید یاد بگیری تنهایی از این کار لذت ببری و امروز میخوایم بگیم چطوری باید این وابستگی رو بشناسیم و چطوری باید ریشه شو بزنیم.
خب:
روشی که امروز استفاده میشه برای درمان اینگونه افراد که ما از اول داستان تا الان داشتیم مقدمه چینی میکردیم برای گفتنش امروزه مشهور هست به cognitive behavior traphy که ترجمه اش میشه رفتار شناختی درمانی.
یعنی من رفتارمو بشناسم ، بتونم بشینم در جایگاه شاهد ، کنترل افکارمو به دست بگیرم و بفهمم دلیل این رفتار از کدوم فکر میاد و حالا که دلیلشو فهمیدم برم سراغ راه حل و درمانش.
خیلی از ماها نمیدونیم چرا اصلا این رفتار رو میکنیم ، در صورتی که اگر دلیلشو بدونیم خب به راحتی میشه جلوشو گرفت.
مثلا وقتی یه لاستیک پنچر میشه ما تا زمانی که ندونیم اون سوراخه کجاست ممکنه هر یک ساعت یک بار بریم اون لاستیک رو بادش کنیم.
چون میخوایم رانندگی کنیم و احتیاج داریم لاستیک هامون پر باد باشن و این فرایند به جایی میرسه که هرچهارتا چرخ ماشین پنچر میشه و طرف مدام مشغول باد کردن چرخها هست و زندگیش مختل میشه.
اینو باد میکنه اون یکی بادش در میره.
میبینید چه دور باطل اعصاب خورد کنیه!!!
حالا جالبه خیلی از ماهایی که داریم که مطلب رو میشونیم همینطوری زندگی میکنیم و ازش خبر نداریم.
بابا یکبار برای همیشه بیا لاستیک رو باز کن ، نشت اش رو پیدا کن و جلوی نشتی رو با چسب و وصله بگیر ، لاستیک رو ببند بذار سرجاش.
دفعه بعدی که سوراخ شد ، به جای باد زدن میکشی بیرون پنچرگیری میکنی میزنی سرجاش چون یاد گرفتی راه حل رو، به جای اینکه صورت مسئله رو پاک کنی.
ما توی این دوره ، دنبال رفتار شناختی درمانی هستیم که ان شا… از شروع فصل دوم به صورت تخصصی یک بار برای همیشه خودمون رو درمان میکنیم.
خیلی از رفتارهای مخرب ما مثل چاقی ها و اعتیادها ریشه در اتفاقاتی داره که در گذشته و حتی کودکی برای ما اتفاق افتاده و در ناخوداگاه ما ثبت شده و ما بعد از گذشت سالها هنوز رهاش نکردیم و نا خوداگاه داریم یک مسیر اشتباه رو ادامه میدیم.
ما میتونیم هرروز بریم توی یه جامعه ورزشی بزرگ با آدمها ورزش کنیم و حالمونم خوب باشه ولی به هیچکس هم برای اون حال خوب وابسته نباشیم.
ما میتونیم کاملا تنها یک بخشی از ساعات روزانه خودمون رو به ورزش کردن اختصاص بدیم و بدون حضور حتی یک نفر و وابستگی به غیر که همراهمون باشه ، ورزش رو شروع کنیم ، به پایان برسونیم .
ما میخوایم یاد بگیریم چطوری میشه ذهن رو کنترلش کرد که حالش خوبه باشه و به جای درد و بدبختی و بیماری و چاقی رو ببینه ، وادارش کنیم ، حال خوب و سرخوشی و سرزندگی و سلامتی و تناسب اندام رو ببینه.
پادکست شماره ۱۳ را از اینجا دانلود کنید
تو یا باید به ذهنت خوراک مثبت بدی یا ذهنت با حجوم افکار منفی تو رو ویران میکنه ، این یه قانونه رفیق.
انتخابی که در پایان این دوره یاد میگیریم انجامش بدیم بهش میگیم لایف استایل ورزشی ، که این لایف استایل شما رو به اصل خودتون بر میگردونه.
یعنی یه انسانی که درست فکر میکنه و درست رفتار میکنه و اصیل زندگی میکنه همیشه خدا فیتنس هست سلامتی داره و همیشه حالش خوبه و انرژی اش مثبته.
ولی کسی که باور منفی داره ، کسی حالش خوب نیست انرژی اش منفیه ، این انرژی های منفی در بدنش تجمع میکنن ، اون رو چاق و بیمار و بد هیکل میکنن و هزارتا ناراحتی و مریضی براش درست میکنن.
حالا ما میخوایم یاد بگیریم چطوری این انرژی های منفی رو اگاهانه از بدنمون پاک کنیم و از بین ببریم و چطوری آگاهانه انرژی های مثبت رو جایگزینش کنیم.
یکی از همین انرژی های منفی وابستگی به یار تمرینی هست.
توی پرانتز بگم:
من نمیخوام بگم یار تمرینی بده ، نباید داشته باشیم ها ، اشتباه نکنید لطفا ، حرف من اینه که اگر یار تمرینی داشتی چه بهتر خوش میگذره ، اگر نداشتی یا نبود یا نتونست یا هرچیزی تو باید بتونی خودت به تنهایی از زندگیت و از ورزش کردنت لذت ببری رفیق.
به همون اندازه که موفق میشیم و تمرین میکنیم برای اینکه انرژی های مثبت بیشتری رو وارد بدنمون کنیم ، به همون اندازه فیتنس و سلامتی و حال خوب میاد به سراغمون.
شما چیزی که تا اینجا یاد گرفتی اینه که تو قدرت اون رو داری که حال خودتو خودت خوب کنی و ورزش کردن یکی از قوی ترین روشهایی هست که خیلی سریع میتونه حالت رو خوب کنه.
حالا پس ذهنت داشته باش که آیا وابسته به یار تمرینی هستی یا نه.
یعنی اگر یه روزی میخوای بری باشگاه ورزش کنی ، یا توی خونه ورزش کنی ، حتما یکی باید باشه که باهات ورزش کنه یا خودت تنهایی از پسش بر میایی؟
اگر میتونی تنها ورزش کنی که بهت تبریک میگم تو میتونی خودتو جزو افرادی حساب کنی که لایف استایل ورزشی دارند.
اگر نمیتونی تنهایی ورزش کنی ، حالا که فهمیدی چه خبره بیا از قدرت درونی ات استفاده کن ، پا بذار روی ترسهات و اعتماد به نفست رو گسترش بده و شروع کن به تنهایی ورزش کردن و به هیچ کس و هیچ چیزی برای ورزش کردن وابسته نباش.
مطمئن باش هروقت از دیوار ترست عبور میکنی یه زندگی جدید رو تجربه خواهی کرد و با ادامه دادن این مسیر تو یه کیمیاگر خواهی شد رفیق.
خب امیدوارم که حال دلتون خوب باشه و همیشه خدا وجودتون سرشار از سلامتی و شادی و سرزندگی و حال خوب باشه ، پادکست به اشتراک بذارید، مراقب خودتون باشید ، خداوند پشت و پناهتون تا اپیزود بعدی و دعوت میکنم طبق روال به شنیدن دو بیت شعر دیگه از حافظ عزیزم.
بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید.
دانلود و شنیدن دیگر قسمتها:
برنامه پیشنهادی ورزشی برای شما:
ویدیوهای بیشتر در کانال اپارات، کلیک کنید…